جدول جو
جدول جو

معنی ابوالحسن همدانی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالحسن همدانی
(عَ یِ هََ مَ)
ابن عمر بن محمد بن مشرف بن احمد همدانی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن اضحی. وی از بزرگان و قضات اندلس بود و در سال 492 هجری قمری در المریه متولد شد و دو بار عهده دار امر قضای آنجا گشت. سپس در غرناطه مسکن گزید و به مخالفت با ’ملثمان’ (نقاب پوشان) قیام کرد و در سال 539 هجری قمری درگذشت. وی ادیب و شاعرنیز بود. (از الاعلام زرکلی از الحلهالسیراء ص 207)
لغت نامه دهخدا
ابوالحسن همدانی
(اَ بُلْ حَ سَ)
علم الدین علی بن محمد بن عبدالصمد بن عبدالاحد الهمدانی المصری السخاوی المقری النحوی. رجوع به علی بن محمد... شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ حَ سَ نِ عِ)
علی بن محمد بن علی بن احمد خوارزمی، معروف به ابوالحسن عمرانی. صلاح الدین صفدی در وافی گوید وفات او تقریباً در 560هجری قمری بود. او ادب از زمخشری فراگرفت و نیز از امام عمر ترجمانی و حسن بن سلیمان خجندی و عبدالواحد باقرحی (؟) حدیث شنید و بر مذهب رای و عدل بود. او راست: کتاب اشتقاق الاسماء. کتاب تفسیرالقرآن. کتاب المواضع و البلدان. و در روضات قطعه ای از شعر او و نیز مطلعی از قصیدۀ وی در مدح رسول صلوات الله علیه آمده است
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حَ سَ نِ رُمْ ما)
علی بن عیسی بن علی بن عبدالله رمانی. اصل او از سرمن رآی و مولد او به بغداد در 296 هجری قمری اویکی از افاضل و مشاهیر ائمۀ نحویین و متکلمین بغداد و عالمی کثیرالتصرف و بسیارتألیف و مفنن در علوم کثیره از فقه و قرآن و نحو و کلام است. ادب از ابوبکر بن درید و ابوبکر بن سراج فراگرفت و ابوالقاسم تنوخی و ابومحمد جوهری و جز آن دو از او روایت آرند و تا 377 که ابن الندیم کتاب الفهرست خود را مبیضه کرده میزیسته است. سمعانی بنقل ابن خلکان گوید وفات وی در 382 یا 384 بوده است. او را تفسیری بر قرآن کریم است و از کتابهای او در ادب کتب ذیل است: کتاب شرح سیبویه. کتاب نکت سیبویه. کتاب اغراض سیبویه. کتاب المسائل المفرده من کتاب سیبویه. کتاب شرح المدخل للمبرد. کتاب شرح مختصر الجرمی. کتاب شرح المسائل للاخفش و آن دو شرح است کبیر و صغیر. کتاب شرح الالف و اللام للمازنی. کتاب شرح الموجز لابن السراج. کتاب التصریف. کتاب الهجا. کتاب الایجاز در نحو. کتاب المبتدا در نحو. کتاب اشتقاق الصغیر. کتاب اشتقاق الکبیر. کتاب الالفات فی القرآن. کتاب اعجازالقرآن. کتاب شرح کتاب الاصول لابن سراج. و ابن خلکان در نسبت او گوید ممکن است رمانی منسوب به رمان به معنی نار و یا قصرالرمان واسط باشد و سمعانی که ترجمه او آورده ایضاح این نسبت نکرده است
لغت نامه دهخدا